- چل تخم
نوعی ناسزا که به معنی حرام زاده است
معنی چل تخم - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
چهارتخم، جوشاندۀ دارویی مرکب از بارهنگ، بهدانه، سپستان و قدومه که برای تسکین سرفه و درد سینه مفید است
پارچه ای که از تکه های رنگارنگ دوخته شده باشد، نوعی توپ که از تکه های مختلف تشکیل شده است و اغلب در فوتبال مورد استفاده قرار می گیرد
(چِ هَِ تُ)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان بم در دوهزارگزی شمال باختری بم و 4 هزارگزی شمال شوسۀ کرمان به بم واقع است، 470 تن سکنه دارد. از قنات آبیاری میشود. محصولش غلات و خرماست اهالی به کشاورزی اشتغال دارند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
(چِ تِکْ کِ / کَ)
لغت نامه دهخدا
پارچه ای که از کناره های ماهوت بریده دوزند. پارچه ای که از مجموع تکه پاره های مربعشکل ماهوت یا پارچۀ دیگر دوخته شود. پارچه ای که از ده ها تکه ماهوت چارگوش که بیکدیگر دوخته اند، فراهم آمده است.
- لحاف چل تکه، لحاف که رویۀ آن از قطعات مربعشکل پارچه های رنگارنگ باشد
- لحاف چل تکه، لحاف که رویۀ آن از قطعات مربعشکل پارچه های رنگارنگ باشد
فوت وفن، شگرد، قلق، لم، نازوعشوه، پیچ وخم، خمیدگی
جامی از مس که بر روی آن آیات قرآنی حک شده و در اولین استحمام
آدم قد کوتاه، نوعی پرنده کوچک و بی رنگ به اندازه چکاوک
محور چرخ نخ ریسی
مرتعی جنگلی در مسیر مالروسی سنگان به کجور در نوشهر
نخ دوک نخ ریسی در پارچه بافی سنتی